هایپوگلایسمی (افت قند خون): هیپوگلیسمی به مفهوم کاهش قند خون است. زمانی که قند خون به مقدار قابل توجهی کمتر از حد طبیعی می شود، یک گروه از علائم ظاهر می شوند. کاهش قند خون وقتی به وجود می آید که انسولین خون زیادتر از حد باشد یا غذا کمتر از حد کافی خورده شود. این حالت در دیابت از نوع غیر وابسته به انسولین شایع تر است.
علائم:
- تشنج
- ضعف
- سردرد
- گرسنگی
- فراموشی
- تپش قلب
- تعریق زیاد
- حالت عصبی
- دوتا دیدن اشیاء
- بی اختیاری ادرار
- بیشتر شدن ضعف
- مشکل در راه رفتن
- مشکل در تمرکز کردن
- از دست دادن هوشیاری
- بالا و پایین شدن عاطفی
- پرش های ناگهانی عضلات
- عدم آگاهی از محیط اطراف
- به حالت خیره در آمدن صورت
- سرد و مرطوب بودن پوست هنگام لمس
- بی حسی در اطراف دهان و گاهی در انگشتان
- حافظه ضعیف، و تمرکز کم، تندخویی، دشمنی، کمی اعتماد به نفس و … می تواند به کمی قند خون ربط و نسبت داشته باشد. خستگی، سردرد، خواب آلودگی، کمبود تمرکز، تندخویی، اختلالات بینایی، اختلالات خواب، سرگیجه، نگرانی، فراموشی، افسردگی، غش و ضعف، کابوس، سوء هاضمه، درد کاسه چشم، عدم کشش جنسی، ناتوانی جنسی، بی تصمیمی، تپش قلب، لرز، آشفتگی ذهنی، تعرق، بوی بد بیش از حد دهان، رفتار ضد اجتماعی، بی تفاوتی به هنجارهای اجتماعی، رفتار غیر اجتماعی، تنفس بریده بریده، چاقی، بی قراری، کمردرد و درد عضلانی، عطسه، لکه های پوستی، ترس، میل به گریستن، افکار و حالات منفی، احساس دیوانگی، وسوسه یا تمایل به خودکشی یا دیگر کشی، تلو تلو خوردن، میل شدید به شیرینی، نگرانی بیش از حد، تغییر حالات رفتاری (کـوچه روشن کن و خانه تاریک کن)، خستگی هنگام برخاستن از بستر هنگام صبح، درد دست و پا هنگام برخاستن از بستر، بهبود علایم بعد از ساعت ۷ بعداز ظهر، آه و خمیازه کشیدن، تنبلی در مسایل بهداشتی و شخصی، مشکلات کاری، تشنج بدون هیچ دلیل مشخص، ناراحتی قبل از عادات ماهانه، لرزش دست ها، استعداد برای حوادث ناگوار، عدم تفهیم و تفاهم در امور جاری زندگی، طلاق یا جدایی؛ اگر این نشانه ها و علایم را بیشتر اوقات دارید و یا بسیاری از این عوارض گاه و بیگاه بـه شما دست می دهد و یا لااقل حدود ۵ نشانه از نشانه های فوق الذکر را دارید، ممکن است به بیماری کمی قند خون یا هیپوگلیسمی مبتلا شده باشید که باید معاینه پزشکی کامل انجام دهید.
علت:
- بالا بود دوز انسولین
- ورزش بیشتر از حد معمول
- واکنش های نامطلوب ناشی از سایر داروها
- خوردن غذا در ساعات غیر از ساعات معمول
- نخوردن یک وعده غذای یا خوردن قسمتی از غذا
- عفونت (البته در این حالت ممکن است قند خون افزایش یابد)
- ناراحتی یا هیجانات (البته در این حالت ممکن است قند خون افزایش یابد)
- اجابت مزاج شل یا اسهالی یا استفراغ آخرین غذای خورده شده (البته در این حالت ممکن است قند خون افزایش یابد).
عوامل افزایش دهنده خطر:
- وجود سایر بیماری ها (مثل بیماری کلیه یا کبد، کم کاری تیروئید، وابستگی به الکل، گاستروآنتریت، نارسایی احتقانی قلب)، بیماران مسن، بیماری که تحت کنترل دقیق قند خون قرار دارد.
پیشگیری:
- آزمایش منظم میزان قند خون
- همیشه مقداری قند ساده داشته باشید
- حفظ برنامه زمان بندی رژیم غذایی، داروها و ورزش
- علائم اولیه کاهش قند خون را یاد بگیرید و در صورت بروز آن ها سریعاً اقدام کنید. اطمینان حاصل کنید که افراد خانواده و دوستان نسبت به این علائم آگاهی داشته باشند تا اگر شما آگاهی نسبت به زمان و مکان را از دست دادید یا دچار حالت گیجی شدید، آنها به شما مقداری شیرینی جات یا قند بدهند.
عواقب مورد انتظار:
- معمولاً از این حالت بهبودی کامل حاصل می شود، اما این مسأله به سرعت تشخیص و درمان بستگی دارد.
عوارض احتمالی:
- شوک یا تشنج دیابتی، آسیب دائمی مغز.
تشخیص:
- علائم افت قند خون مانند لرز، منگی، تعریق، گرسنگی، تپش قلب، تشنج و … باید برای ما افراد مبتلا به دیابت مانند زنگ خطر باشد. با بروز این علائم بهتر است بلافاصله، هر جا هستیم، با یک دستگاه تست قند خون خانگی، میزان قند خون را اندازهگیری کنیم. این دستگاه اندازه کوچکی دارد، به راحتی قابل حمل است و برای اندازهگیری قند خون در منزل وسیلهای ایدهآل به شمار میرود. دستگاه تست قند خون خانگی، یک صفحه نمایش کوچک دارد که مقدار قند خون را نشان میدهد. با احساس علائم افت قند خون، در اسرع وقت تست را انجام دهیم. اگر عدد قند خون کمتر از ۷۰ میلیگرم در دسیلیتر باشد، دچار افت قند خون هستیم.
درمان طب نوین:
- مهمترین راه کنترل و درمان آنی افت قند خون تغذیه است.
- مصرف ۱۵ تا ۲۰ گرم از قندهایی که سریع اثر میکنند مانند کمی شکر یا کشمش، فردِ دچار حملهی افت قند خون را به حالت عادی باز میگرداند. وقتی قند خون به محدوده طبیعی (بیش از ۷۰ میلی گرم در دسی لیتر) بازگشت باید یک میان وعده کوچک غذا مصرف کرد تا افت قند خون برطرف شود.
- در موارد هیپوگلیسمی شدید بیمار مبتلا به دیابت نیاز به بستری در بیمارستان و اقدامات درمانی فوری جهت افزایش قند خون دارد، زیرا عدم درمان هیپوگلیسمی میتواند به تشنج، کاهش سطح هوشیاری و کما منجر شود.
- وقتی از طریق دستگاه تست قند خون در منزل متوجه شدیم که میزان قند ما کمتر از ۷۰ است، باید یک خوراکی شیرین یا حاوی کربوهیدرات (مانند مواد غذایی نشاستهای) بخوریم یا بنوشیم که قند خون ما را به سرعت افزایش دهد. بهترین انتخاب در این مورد گلوکز خالص است که به صورت قرص، ژله یا سایر شکلها در دسترس است. خوردنیهای چرب مانند شکلات، نمیتوانند قند خون را با سرعت زیاد بالا ببرند. دقت کنیم که نوشابههای رژیمی فاقد شکر هستند و به هیچ عنوان در رفع افت قند خون جایی ندارند. چند نمونه از خوردنیها و نوشیدنیهایی که میتوانند قند خون را به سرعت افزایش دهند، عبارتند از:
- 120 سیسی آبمیوه پاکتی یا نوشابه معمولی (نه رژیمی)
- چهار تا پنج حبه قند یا یک قاشق غذاخوری شکر یا عسل
- پنج تا شش عدد آب نبات یا پاستیل (مطمئن شویم که رژیمی و بدون شکر نیستند)
- چهار عدد قرص گلوکز (در برخی داروخانهها یا فروشگاههای محصولات ویژه دیابت قابل تهیه است)
- ۱۵ دقیقه پس از صرف یکی از موارد بالا دوباره باید قند خون خود را با دستگاه تست قند اندازهگیری کنیم. اگر هنوز قند خون به ۷۰ نرسیده باشد، باید یک بار دیگر همین میزان ماده شیرین مصرف کنیم و دوباره ۱۵ دقیقه بعد قند خون را تست کنیم. پس از بهبود نسبی، باید یک وعده غذا یا میان وعده بخوریم که دوباره علائم قند خون پایین را تجربه نکنیم. اگر با هر میان وعده یا غذا انسولین استفاده میکنیم، استثنائاً با این نوبت میان وعده یا غذا شاید لازم باشد انسولین کمتری تزریق کنیم که دوباره دچار افت قند خون نشویم.
درمان طب سنتی:
- لیسیدن یک قاشق مرباخوری عسل
- اگر بیش از 30 دقیقه به وعده غذایی بعدی باقیمانده است، مقداری چربی یا نشاسته (نان و کره) نیز باید خورده شود.
- کسانی که افت قند دارند (دیابت سرد) می توانند عسل بخورند، اما در دیابت گرم نمی توانند عسل بخورند ولی به آن ها سرکنگبین می دهیم و اگر دیدیم باز هم قند بالا می رود سرکه اش را بیشتر می کنیم.
- اگر بیمار هوشیار است و می تواند غذا یا نوشیدنی بخورد، باید سریعاً غذا یا نوشیدنی حاوی قند که به سرعت جذب گردد داده می شود، مثل آب میوه های شیرین نشده، شیرینی های کوچک، قرص یا شربت گلوکز.
- بهترین راه کنترل قند خون برای کسانی که گرفتار کمی قند خون هستند، برنامه ریزی و همراه داشتن مقداری خوراکی از قبیل: هویج، انجیر خشک، بادام، کشمش، توت خشک، فندق، گردو، برگه هلو، زردآلو، نان خشک سبوس دار، یک لقمه نان و پنیر و سبزی، نان و پنیر و گردو یا میوه جات و همچنین استفاده مرتب از خوراکی های طبیعی، سالم و مغذی به مقدار کم می باشد.
- اگر بیمار خواب آلوده یا بیهوش باشد، باید گلوکاگون تجویز شود. بیماران دیابتی و خانواده آن باید همیشه آمپول گلوکاگون همراه داشته باشند و نحوه تزریق آن را نیز بدانند. قند خون را پس از حدود 20 الی 15 دقیقه از درمان اندازه بگیرید تا مطمعن شوید که اثر مطلوب حاصل شده باشد. اگر آمپول گلوکاگون در دسترس نیست، بیمار را به نزدیک ترین مرکز اورژانس ببرید یا به اورژانس تلفن کنید و کمک بخواهید.
چه کسانی می توانند کمک کنند:
- کسی که در ارتباط با بیمار هیپوگلیسمیک است، برای آنکه بتواند به بهترین وجه به بیمار کمک کند باید دارای خصوصیات زیر باشد:
- دلسوز، غم خوار و مهربان باشد.
- علاقمند به همیاری، همکاری و همدلی باشد.
- همیشه در کنار بیمار آماده یاری و کمک به او باشد.
- با صبر، حوصله و با استقامت و پشتکار برای کمک اقدام کند.
- مفهوم این بیماری و خصوصیات و مشخصات آن را به خوبی بداند.
- فردی عاقل و بالغ باشد و نگذارد که احساسات بیمار جریحه دار شود.
- از بیمار خواهش کند که برای پرستار دعا کند، زیرا دعای بیمار مستجاب می شود.
- همیشه توجه داشته باشد که با یک نفر بیمار سر و کار دارد (فردی که دارای جزر و مد، فراز و نشیب و نوسانات خلقی است).
- در هنگام ضرورت روی بیمار تسلط و نفوذ داشته باشد، سعی کند با وسایلی این تسلط را به طور منطقی حفظ کند تا بتواند بیمار را کنترل کند.
- بداند بیمار فردی كینه ای و عقده ای نیست و چنانچه حالات ناخوشایندی را از خود بروز می دهد به خاطر لجبازی و یا اذیت و آزار رساندن نیست.
- مانند کمک خلبان در کابین هواپیما، هنگامی که خلبان به علت بدی آب و هوا و یا مه آلود بودن فضا نمی تواند راه را تشخیص دهد او را یاری و حمایت کند.
- همیشه بین بیمار و بیماری او تفاوت قایل شود. آگاه باشد که بیمار فردی خوب و دوست داشتنی و انسانی قابل احترام است ولی بیماری او خطرناک و ناراحت کننده می باشد.
- همیشه به یاد خدا بوده و از او استمداد و درخواست کمک کند و به او توکل کند و راضی به رضای الهی باشد و بداند که خداوند خیری در این بیماری برای بیمار و والدین او قرار داده است.
- سعی کند در مواقع درگیری و ناراحتی، زود مسأله را تمام کند تا درگیری ادامه پیدا نکند، زیرا ممکن است بیمار به کارهای خطرناکی مانند فرار از خانه یا خودکشی یا دیگر کشی و… دست بزند.
- همراه باید بداند که با پرخاشگری و فریاد، آه و ناله، نفرین و فحاشی، تهدید، تنبیه و کتک نمی تواند بیمار را کنترل کند و در جواب فریاد بیمار، اگر او نیز فریاد بکشد و مثل بیمار رفتار کند به نتیجه ای نمی رسد.
- دعا کردن را فراموش نکند، خصوصاً این دعا را بخواند. (اللهم اشفه بشفائک) خداوندا با شفایت او را شفا عنایت فرما و (داوه بدوائک) و با دوایت او را مداوا کن و (عافه من بلائک) و از بلاهایت او را عافیت عطا فرما.
- آگاه باشید با تنبیه، مسخره کردن، توبیخ، تهدید، زندان و شکنجه، بیمار بهبودی حاصل نمی کند و هرگز نمی توان با این رفتارها به مغز، خوراک رساند. فرد هیپوگلیسمی هنگام کمی قند خون، متوجه رفتارش نیست و او به رفتار خود تسلط ندارد، بلکه کمی قند خون است که بر او تسلط دارد.
- خودخواهی و خود پسندی را کنار گذاشته و بداند که فرد مبتلا با کمی قند خون کنترل خود را از دست می دهد و فریاد می کشد یا هر نوع عمل زشت دیگری را مرتکب می شود، لذا نباید ناراحت شود، زیرا بیمار مقصر نیست بلکه بیماری کمی قند خون است که مغز وی را فلج کرده است.
- هیچگاه مأیوس نشود و بداند که با ممارست و صبر به سر منزل مقصود (یعنی سلامتی) می رسد. طبیب ایرانی محمدبن زکریای رازی می گوید: «سزاوار است که طبیب همیشه بیمارش را به بهبودی امیدوار سازد هر چند خود مطمئن نباشد، زیرا که مزاج جسم تابع اخلاق نفس است بنابراین طبیب باید روحیه بیمار را بالا ببرد و بکوشد تا از طریق طب نفسانی خوف و ترس را از وی برطرف سازد تا به حول و قوه الهی بیمار شفا یابد»
- در مقابل بیمار آنچه را که برایش مضر است نخورند و کارهایی را که باعث می شود او غبطه بخورد و یا دلتنگ شود را انجام ندهند، او را دشنام ندهند، ناسزا نگویند، مسخره نکنند، بیماری او را به دیگران نگویند مخصوصاً در مقابل خود بیمار. با توجه به مسایل ذکر شده فرد پرستار، همکار، والدین و دیگران بدانند که نتیجه این زحمات به هدر نمی رود بلکه با کمی صبر و تحمل می توانند از این که فردی خاطی، فراری، معتاد و یا جانی بشود جلوگیری کنند و انسان سالمی را در مسیر الهی به جامعه تحویل دهند. برای درک بهتر رابطه بیمار و پرستار لطفا بار دیگر به این نکته مهم توجه کنید: مغز دستورات لازم را برای انجام فعالیت های بدن ما صادر می کند ولی اگر میزان گلوکز کافی برای تأمین نیروی خود دریافت نکند اختلالاتی در اعمال بدن رخ می دهد. لطفاً به این مثال توجه کنید: آیا می توان از فرد نابینایی انتظار داشت که پارگی موجود در پارچه نازکی را بدوزد و رفو کند؟ آیا اگر خود شما بدون عینک نتوانید بنویسید یا مطالعه کنید یا خیاطی کنید، آیا کسی می تواند انتظار کارهای مزبور را از شما داشته باشد؟ پس چرا از فرد مبتلا به بیماری کمی قند خون توقع داشته باشیم که هنگام تنزل قند خونش صرف غذای سبک را به یاد آورد؟ یا دست به کارهای عادی بزند؟ همیشه به یاد داشته باشید که شما با یک بیمار به ظاهر سالم روبرو هستید. اگر قند خون بیمار شما ثابت بود، دیگر به غذای نیم روزی احتیاج نداشت و رفتارهای ناهنجار نمی کرد. توجه کنید که هیچ یک از دو بیمار مبتلا به کمی قند خون شبیه به هم نیستند، بنابراین علایم تنزل میزان قند خون هر فرد متفاوت با دیگری است. کمک خلبان باید با عوارض جانبی ویژه خلبان خود آشنا باشد تا بهتر بتواند به او کمک کند. قربانی کمی قند خون، گاه در صرف غذا به کمک و حمایت نیاز دارد. اجتناب از مصرف مواد مضری که مظاهر تمدن غرب (توتون، تنباکو، شیرینی، کافئین) است، وقتی بیمار می بیند دیگران به راحتی استفاده می کنند، برای او ناراحت کننده است، اینجا است که کمک خلبان در تشویق فرد مبتلا به بیماری کمی قند خون، برای جایگزینی مواد سالم به جای مواد مضر و حفظ سلامتی او نقش اساسی دارد. کمک خلبان با تشویق و تقویت روحی و تحمل ناراحتی های بیمار (خلبان) باید او را برای ادامه راه کمک کند. پرستار باید به این نکته توجه کند که پزشکان ممکن است بپذیرند بیمار شما کمی قند خون دارد ولی برای بهبود او نمی توانند کاری بکنند، در این صورت شما بهتر از هر پزشکی می توانید در جهت سلامتی او گام بردارید.
داروها:
- گلوکاگون
- دیازوکساید
- سرم دکستروز
- علت کاهش قند خون را مشخص کنید، امکان دراد تنظیم دوز انسولین ضروری باشد.
فعالیت:
- تا زمان رفع علائم استراحت کنید.
رژیم غذایی:
- نظم رژیم غذایی را به هم نزنید مگر این که علت کاهش قند خون مشکل در عادات غذاخوردن باشد. امکان دارد نیاز به انجام تنظیمات جدید وجود داشته باشد.
- خوردنی های مفید: خوراک باقلا، خوراک عدسی با کشمش، خوراک عدسی ساده، خوراک کدو حلوایی، خوراک کلم برگ با عدس، خوراک گل کلم، خوراک کشمشی، آش زردآلو، آش برنج، آش رب، ساطری پلو، شوید باقالی پلو، سبزی پلو، ماش پلو، قیمه پلو، عدس پلو ساده، عدس پلو با کدو حلوایی، نخود فرنگی پلو ۱، نخود فرنگی پلو ۲، انار پلو، خورش شوید باقالی، سوپ شلغم، سوپ شهد نما، کتلت هویج و سیب زمینی، کتلت ذرت، کتلت سیب زمینی و حبوبات، برگر لوبیا چشم بلبلی، دلمه سیب زمینی، خامه سویا، سمنو با رب انار.
- خوردنی های مضر: خوراک کدو خورشتی با قارچ، خوراک قارچ و لوبیا سبز، خوراک قارچ و فلفل دلمه ای، لقمه قارچ و سویا، خوراک قارچ طعم دار، خوراک قارچ و بامیه، خوراک بامیه و لوبیا چشم بلبلی، آش سماق، آش جو با لوبیا سبز، حلیم جو، خورش فسنجان با اسفناج، خورش قورمه سبزی با سویا، خورش قیمه بادمجان، خورش بامیه با قارچ، سوپ کدو خورشتی، سوپ دال عدس، سوپ اسفناج، سوپ قارچ ۱، سوپ زرشک با جعفری، سوپ جو و اسفناج، کتلت اسفناج، سس مخصوص ۲.
نکته:
- قند به صورت عام به کربوهیدرات های ساده، شامل: مونوساکاریدها، مانند: فروکتوز، گلوکز و گالاکتوز و دیسا کاریدهایی، مانند: مالتوز و ساکارز اطلاق می شود. این قندها را مانند آجرهایی با شکل های مختلف و درون یک دیوار می توان در نظر گرفت. اگر فروکتوز، آجر مونوساکاریدی اصلی این دیوار باشد، شاخص گلیسمیک پایین تری برای آن در نظر گرفته می شود، زیرا این قند ساده در روده به کندی جذب خواهد شد و در کبد نیز تبدیل به گلوکز می شود. این مسئله در مورد غذاهایی اتفاق می افتد که به غذاهای دیر جذب مشهورند و افزایش یا کاهش تدریجی سطحی قند خون را سبب می شوند. اگر گلوکز، آجر مونوساکاریدی اصلی این دیوار باشد، شاخص گلیسمیک آن بالاتر خواهد بود. وقتی این دیوار آجری در حین گوارش شکسته می شود، گلوکز از طریق دیواره روده مستقیماً جذب جریان خون خواهد شد که منجر به افزایش ناگهانی قند خون می شود. استاندارد قند خون که در مقدار گلوکز مساوی یا بیشتر از ۱۲۶ میلی گرم در هر دسی لیتر خون، نشان دهنده بیماری دیابت می باشد. بین ۱۱۱ تا ۱۲۵ میلی گرم در هر دسی لیتر محدوده آسیب رسانی است و کمتر از ۱۱۰ میلی گرم در هر دسی، نرمال می باشد. اگر به طور مرتب قند خون کاهش یابد انسان به بیماری هیپوگلیسمی مبتلا خواهد شد. هیپوگلیسمی نام علمی بیماری کمی قند خون یا ال. بی. اس است. هیپو کلمه ای یونانی است به معنی زیر و گلیسمی به معنای قند یا گلوکز موجود در خون می باشد. بیماری کمی قندخون بیماری است که میزان گلوکز (قند) خون پایین تر از حدی می رود که بدن برای فعالیت شایسته به آن نیاز دارد. مغز نیازمند تأمين انرژی ثابتی از سوخت گلوکز می باشد تا به نحو مناسب و درست عمل کند. اگر قرار باشد مغز فردی انرژی مناسب و ثابتی از گلوکز به دست نیاورد چگونه می توان انتظار داشت که اطلاعات را به درستی و راحتی دریافت و تجزیه و تحلیل کند و فرمانده خوب و مطمئنی باشد.
- توصیه به بیمار هیپوگلیسمی: شما بیمار عزیز به این نکته مهم توجه کنید که وقتی مغز به انرژی (قند خون) نیاز داشته باشد و شما برای تأمین قند خون، غذا نخورید، مغز پیام هایی به غدد فوق کلیوی شما می فرستد تا آدرنالین ترشح کنند. آدرنالین با تحریک کبد سبب ترشح گلیکوژن می شود و آن را به گلوکز تبدیل می کند. این گلوکز وارد جریان خون شده و به مغز برده می شود. مغز، قند خون (نیرو) را دریافت می کند، اما نه از طریق صرف غذا بلکه از طریق مصرف ذخیره موجود در کبد که باید در مواقع اضطراری و فوری مصرف می شد. اگر در فواصل زمانی معین به طور متناوب غذا نخورید، غدد شما بیش از حد فعال می شوند تا نیازهای بدن شما را تأمین کنند، اما اگر در فواصل زمانی معین غذای مناسب میل کنید، مواد مغذی مصرف شده نیازهای بدن شما را تأمین می کنند و در نتیجه غدد شما بیش از حد فعال نشده و خسته نمی شود، بنابراین ذخیره قند خون شما نیز مصرف می شود. یک تحریک و ناراحتی مختصر، منجر به تغییر حالات رفتاری شدید نظیر عصبانیت یا مشاجره با دیگران بی هیچ دلیل قابل قبول و مشخصی می شود و این عصبانیت موجب می شود که غدد فوق کلیوی با ترشح آدرنالین کبد را تحریک کنند تا گلوکز به مغز برسد، هنگامی که مغز، گلوکز (نیروی) خود را دریافت می کند، آرام می شود که این فرآیند در عرض چند لحظه اتفاق می افتد. پس این غدد هستند که به جای غذا نیروی شما را تأمین کرده و مغز را از بی سوختی نجات داده اند. ممکن است شما تعجب کنید که شخصی برای یک لحظه بسیار خشمگین و ناراحت می شود و چند لحظه بعد طوری وانمود می کند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است و یا از کاری که کرده پوزش می طلبد نکته مهم اینکه اینگونه رفتارها و رفتارهای مشابه آن اگر تکرار شود متأسفانه به صورت یک عادت ثانوی برای بیمار در می آید، در نتیجه فرد دچار سوءنیت، سـوءرفتار، تربیت و اخلاقیات نادرست می شود. در این مواقع برای خود بیمار که با او پرخاش کرده اند و یا او را تنبیه کرده اند، بسیار مشکل است که علت این تغییر شدید و ناگهانی و حالات رفتاری را دریابد، فرد بیمار نمی تواند بفهمد چرا او را تنبیه کرده اند چون علت تنبیه را نمی فهمد، ولی تأثیر سوء تنبیه در ذهن و روح او می ماند و شما متوجه می شوید که از پرخاش، دعوا و یا حتی موعظه، کاری بر نمی آید. فرد بیمار مشکل زیست شناسی و تغذیه ای دارد ولی شما فکر می کنید او مشکل تربیتی دارد. اگر والدین، معلمان، مدیران، مسئولین فرهنگی و اداری و … از این موضوع آگاه نباشند و یا اگر نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی مسأله را ندانند، چه بسا شخص بیمار در حین رانندگی و یا هنگام کار در کارخانه و یا در فعالیت های دیگر اجتماعی قند خونش پایین بیاید و دیگر متوجه نیست که چه می کند. در این هنگام اگر طرف مقابل متوجه نباشد که با یک بیمار مواجه است ممکن است کار به درگیری های خطرناک کشیده شده و به ضایعات غیر قابل جبران منجر شود. غالباً مشاهده کرده اید که در حین درگیری و دعوا چگونه فرد سیگاری با کشیدن سیگار خود را آرام می کند. انسان سیگاری با سیگار کشیدن غدد خود را تحریک می کند و قند ذخیره را به داخل خون می فرستد و در نتیجه آرام می شود. نوعاً کسانی که معتاد شده اند، در مواقع بحرانی با مصرف دخانیات و یا مواد دیگر و بدون توجه به کارکرد آن ماده مخدر، احساس آرامش می کنند که وقتی تکرار شود فرد گرفتار می شود، شاید اگر غذای صحیح و مناسب صرف می کرد و یا کنترل قند خونش را داشت، این مسأله هرگز اتفاق نمی افتاد. غدد بدن را می توان توسط نیکوتین و یا کافئین (قهوه، چای، نوشابه) تحریک کرد. مغز ممکن است نیروی کافی داشته باشد، اما وقتی محرکی وارد بدن می شود بر غدد فوق کلیوی تأثیر می گذارد و کبد را تحریک می کند تا قند خون ذخیره را ترشح کند، بدین ترتیب بدن نیروی بیش از حد لازم را دریافت می کند. با وجود نیکوتین و کافئین که ترشح قند اضافی را در سیستم بدن شما تحریک می کنند، احتمالاً بیش از حد انسولین مترشحه دارید که خیلی سریع قند را می سوزاند، بنابراین شما بیشتر چای یا قهوه یا نوشابه مصرف می کنید و یا سیگار می کشید و یا شیرینی دیگری میل می کنید تا قند خون تان تا حد مناسبی افزایش یابد. برای درک بهتر موضوع افزایش و کاهش قند خون تان را در اثر استفاده از چنین محرک هایی در نظر خود مجسم کنید، آن وقت می فهمید که این چرخه بی هدف و خارج از کنترل است و شما ناآگاهانه کنترل بدن تان را به دست غدد و غددتان را به دست مواد محرک و مضر سپرده اید. تعجبی ندارد که مشکلات اجتماعی بسیاری داریم که برخی از آنها عبارتند از: اعتیاد، طلاق، فرار از منزل، تصادفات رانندگی، درگیری ها و اختلافات خانوادگی و شغلی، بزهکاری های گوناگون، أفت تحصیلی، عدم ارتباط صحیح والدین و فرزندان، عدم همکاری شغلی و اجتماعی، زودرنجی و عدم تحمل دیگران، پرخاشگری، درگیری های گوناگون و … به این نکته مهم و کلیدی توجه کنید که جامعه ما مملو از انسان هایی است که مکانیسم بدنشان آنها را به اینگونه کارها وا می دارد. قند خون این افراد در طول روز میزان ثابتی ندارد و در نوسان است، در نتیجه سبب تغییر حالات رفتاری می شود. از نظر زیست شیمیایی به همین دلیل بسیاری از افراد جامعه با یک دیگر سازگاری ندارند و به طور کلی نیروی حاصله از تحریک غدد، نیروی عصبی متغیر و نامیزان خواهد بود، در حالی که نیروی حاصله از صرف غذاهای مناسب، نیروی ثابت غیر عصبی و متعادل است. اگر بخواهید مطلب واضح تر شود آتشی را مجسم کنید که در اثر سوختن تکه های زغال سنگ به وجود می آید، اکنون آتش دیگری را تصور کنید که بر اثر سوزاندن کاغذ به دست می آید، تکه های زغال منبع گرمای (نیروی) ثابت و مشخصی را فراهم می کند، در حالی که کاغذ ناگهان زبانه می کشد و گرمای لحظه ای تولید می کند، بعد حرارت آن کمتر و کمتر شده و گرما (نیرو) نیز به سرعت تحلیل می رود. چه بسا با زغال سنگ می توانیم چندین ساعت گرما (نیرو) داشته باشیم ولی با سوزاندن کاغذ، از دقایقی دوباره سرما و بی نیرویی به وجود می آید.
- اطرافیان بیمار باید بدانند: کسی که به هیپوگلیسمی مبتلا است در بسیاری مواقع نیاز به همفکری، همراهی، همیاری و همدلی دارد، زیرا وقتی که ذخیره قند مغز او کم می شود، نمی تواند به طور صحیح عمل کند. فرد مبتلا علت بیماری خود را می داند، اما نمی تواند بیماری خود را معالجه و مداوا کند، زیرا مغز او به خوبی و به صورت نرمال کار نمی کند، بنابراين همان طور که قبلا ذكر شد افراد هیپوگلیسمیک به مراقبت، همراهی، همدلی و همیاری نیاز شدید دارند.